آلای رفاقت
ای عشق همه بهانه از توست من خامشم و ترانـه از توست آن بانگ بلنـــــــد صبحگــــــاهی وین زمزمـــــه شبانــه از توست
مــــــــــن اندوه خـــویش را ندانم این گریــــه بی بهانــــه از توست ای آتش جـــــــــــان پاکبـــــــــازان در خرمــــــن من زبانــــه از توست
افســون شده تو را زبان نیست ور هست همـه فسانه از توست کشتی مــــرا چه بیــــم دریا؟ توفــــــان ز تو و کرانه از توست گر باده دهی وگر نه غم نیست مست از تو و میخانـــه از توست
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
نوشته شده در ساعت
توسط احمداقاعلی نظرات ()